جدول جو
جدول جو

معنی برپای خاستن - جستجوی لغت در جدول جو

برپای خاستن
بلند شدن روی پاها و ایستادن برخاستن
تصویری از برپای خاستن
تصویر برپای خاستن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از برپا خاستن
تصویر برپا خاستن
بلند شدن روی پاها و ایستادن برخاستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برپا خاستن
تصویر برپا خاستن
برخاستن، بلند شدن، روی پا ایستادن
فرهنگ فارسی عمید
ثابت کردن برقرار ساختن، نصب کردن ایستاده کردن، اقامه کردن (نماز) انجام دادن، منعقد کردن (مجلس جشن و شادمانی)
فرهنگ لغت هوشیار